متن اهنگ/حقیقت های امروز/ازسامان جلیلی
تو شهری که تو نیستی دل واسه کی بمیره
پیدا نمیشه هیچکس دستامونو بگیره
تو شهری که تو نیستی
کی عاشق کی باشه
کی راضی میشه تا که رابطه ها نباشه
حقیقتای امروز ، مصلحتش دروغه
بگو راستو از کی بپرسیم سر همه شلوغه
کی میفهمه چی میگم
خط خطیام یه مشقه
دیکته ی هر شب من میلاد مرگ عشقه
از من نپرس کیه تو مرده بین مردم
عشقی دیگه نمونده حتی قد یه دونه گندم
از من نپرس تو کیه
تو یعنی عشق که نیستش
رد شده از بین ما با نمره های بیستش
با نمره های بیستش
حقیقتای امروز ، مصلحتش دروغه
بگو راستو از کی بپرسیم سر همه شلوغه
این نسل گر گرفته تو اتیش چی سوخته
چه تخفیف عجیبی عشقو ارزون فروخته